روشن ماندن چراغ ادبیات فارسی با رواج زبان کهن
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۴۱۵۲۷
زبان و ادبیات فارسی به عنوان دومین زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی همواره مورد عنایت و اعتقاد ایرانیان و مردمان سرزمینهای دور و نزدیک بوده و هست. از این رو روز ۲۷ شهریورماه سالروز درگذشت شهریار شعر ایران با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، در تقویم کشورمان روز ملی شعر و ادب فاسی نام گذاری شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شعر صرفا چیدن کلمات و عبارات در کنار هم نیست، گاه باید برای همین کار به اصطلاح ساده، ساعتها در کلاسهای درس نشست و آئین سرودن را آموخت. گاه، باید از تمام لحظههای زندگی، چه شاد و چه غمگین گذشت و عزلت را برگزید. هنر شاعر این است که کلماتی که ما روزانه بکار میبریم را با ابزاری به نام آرایههای ادبی زینت دهد، وزن و قافیه آن را مرتب و عشق و علاقه خود را به بطنش تزریق کند. محصولی که شاعر به بازار شعر و شاعری عرضه میکند، ترکیبی از عشق و هنر هست.
سید محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار، سال ۱۲۸۵ هجری شمسی به دنیا آمد. او اهل تبریز بود و به زبانهای ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است. مهمترین اثر شهریار منظومه حیدربابایه سلام (سلام به حیدربابا) است که از شاهکارهای ادبیات ترکی آذربایجانی بهشمار میرود و شاعر در آن از اصالت و زیباییهای روستا یاد کرده است. این مجموعه در میان اشعار مدرن قرار گرفته و به بیش از ۸۰ زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است.
وظیفه مردم ایران و جهان به بهانه روز شعر و ادبیات فارسی این است که به هنر شاعران بها دهند و هر چند کم از آنان حمایت کنند تا مبادا، روزی رسد که چراغ ذوق و هنر آنها برای همیشه خاموش و شعر راهی تاریک خانه فراموشی شود و دیگر نامی از روز شعر و ادب پارسی به میان آورده نشود.
آمدی جانم به قربانت، ولی حالا چرا / بی وفا حالا که من افتادهام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی / سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست / من که یک امروز مهمان توأم فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم / دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار / این همه غافل شدن از، چون منی شیدا چرا
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود /ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت / اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان، چون جمع مشتاقان پریشان میکند / در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گلای بلبل طبع حزین / خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر / این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
--------------
شمعی فروخت چهره که پروانه تو بود / عقلی درید پرده که دیوانه تو بود
خم فلک که، چون مه و مهرش پیاله هاست / خود جرعه نوش گردش پیمانه تو بود
پیر خرد که منع جوانان کند ز می / تا بود خود سبو کش میخانه تو بود
خوان نعیم و خرمن انبوه نه سپهر / ته سفره خوار ریزش انبانه تو بود
تا چشم جان ز غیر تو بستیم پای دل / هر جا گذشت جلوه جانانهی تو بود
دوشم که راه خواب زد افسون چشم تو / مرغان باغ را به لب افسانه تو بود
هدهد گرفت رشته صحبت به دلکشی / بازش سخن ز زلف تو و شانه تو بود
برخاست مرغ همتم از تنگنای خاک / کو را هوای دام تو و دانه تو بود
بیگانه شد بغیر تو هر آشنای راز / هر چند آشنا همه بیگانه تو بود
همسایه گفت کز سر شب دوش شهریار / تا بانک صبح ناله مستانه تو بود
------------
جان من بازآ به جای خود که جانان پیش ماسـت
مدعـی آرایش تن میکنــد، جــان پیش ماسـت
بــا چــراغ علـم راه بتپرسـتـــان میرونـــد
کعبــه چشـمانداز ما و راه ایمــان پیش ماسـت
آفتاب حکمت از مشــرق به مغــرب میرود
چشمـه زاینـده اشــراق و عرفـان پیش ماسـت
----------
گرچه پیر است این تنم، دل نوجوانی میکند / در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند
شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من / زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند
عاشقیها میکند دل، گرچه میداند که غم / لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی میکند
هی بسازد نقشی ازروی نگاری هر دمی / درخیالش زیر گوشش پرده خوانی میکند
عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود / داده بر دست ِ دل و، با او تبانی میکند
گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان / همچو او رفته ز دست و، لنَتَرانی میکند
گفتمش رسوا مکن ما را بدین شهرو دیار / دیدمش رسوا مرا، سطحِ جهانی میکند
بلبلی را دیده دل اندر شبی نیلوفری / دست وپایش کرده گم، شیرین زبانی میکند
--------------
دیده آن سیل شبیخـون سپاه / چـون بلایی که ببـارد ناگـاه
بیسـلاحی ز هنــر داشـته بـاز / دسـت ایلات رشید قفقــاز
فـوج قــزاق بـه فــرمان تـزار / رو نهــاده اسـت بـرای تـاتـار
ایل بیاسلحـه شــایان دریغ / تنبهتن جنگد و با خنجر و تیغ
آن هجومش همه با توپوتفنگ / وین دفاعش همه با بیل وکلنگ
شیرزنها چـو گـوزن گسـتاخ / که دل شیر بدرد بـا شـاخ
بیل بر دوش به پشت شوهـر / سنـﺔ عـاج بــدو کرده سپــر
دختــران زلف پریشــان از باد /، چون غزالان که رمنـد از صیاد
متــواری همـه در کوه و کمــر / سنگ بارنــد عــدو را بر ســر
مادری نعــش پســر در آغوش / چنگ در رخ زدهو رفته ز هوش
دختــری ســر به بـر نامـزدش / همسـری کرده به خواب ابدش
اینکه شماری از ایرانیان گوهری از تلاشهای خود را به ترجمه، تصحیح و تحریر آثار ادبیات اختصاص دادند نشاندهنده اهمیت این زبان است و به نظر میرسد برای پاسداشت آن نیازمند اقدامات بیشتری بیش از برگزاری این همایشها و جلسات هستیم.
نشر و گسترش ادبیات فارسی در مقیاس ملی و بینالمللی و ساخت آثار فاخر سینمایی برگرفته از این منابع ارزشمند میتواند در این باره راهگشا باشد همانگونه که میبینیم کشور کره علیرغم افسانههای محدود خود توانسته صنعت سینماییاش را رشد دهد ما نیز باید با وجود کمنظیر متون زبان و ادب فارسی برای تولید آثار سینمایی استفاده کنیم.
پریزاد اقبالی/
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیاتمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شهریار ادبیات فارسی ادبیات فارسی پیش ماسـت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۱۵۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ستاد خبری سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتابهای بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.
او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهرهای عزیز» را دوست داشته است.
طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران میداند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشتهام.
وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر میرسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتابهای جالبی در این نمایشگاه دیدم.
آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتابهای ادبیات کلاسیک را که سالها آرزوی دستیابی و مطالعهشان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ...را منتشر کردهاند، گفتوگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتابهای جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.
این شاعر فارسیسرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقهمند است، گفت: نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتابها دسترسی داشتم موجب خشنودیام بود.
آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانیها و ایرانیها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما میخوانید، میخوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعرهایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوههای متفاوت است. اما همه اینها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه میخوانیم در شعر معاصر تاجیک هم میبینیم.
وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف میزنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمیبینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رماننویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفتهاند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتابهای فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزلهای او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از همزبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ میکنیم. من تاکید میکنم که شعر همزبان خود را منتشر میکنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.
آذرخش در بخش دیگری از این گفتوگو به نقش نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب میشد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشورهای فارسیزبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم میداشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاههای صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار میشود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب میشد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفتوگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقهمندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما میتوانیم کتابهایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد چون تاجیکستانیها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث میشود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب میشود.
وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوندهای فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر میکنم سرحدات و مرزهای جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفتوگو قرار گیرد. چون تاجیکستانیها هم به زبان فارسی سخن میگویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفتوآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتابهای تاجیکستانی به ایران و بالعکس میتواند عامل مهمی برای تقویت این پیوندها باشد.
سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری برگزار میشود.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900156